مافيا ( Mafia)

نويسنده: Ed Grabianowski
مترجم : محمود کريمي
منبع: راسخون

مقدمه :

مافيا همه چيز از فروش مواد مخدر در گوشه هاي خيابان ها تا سطوح بالاي دولت را کنترل مي کند . به وسيله ي فيلم ها و تلويزيون بزرگ شده است ، تحت تعقيب نهادهاي اجراي قانون است ، توسط دشمنانش به مرگ تهديد مي شود .
مافيا در هسته اش فقط يک چيز است ، پول . هنوز مراسم هاي مخفي ، قوانين پيچيده و شبکه ي تار عنکبوتي پيچيده از وفاداري به خانواده ( خانواده ي مافيا ) وجود دارد .

عکس شماره ي 1
عکس هاي تجسسي FBI :تعدادي از افراد مافيا
در اين مقاله مي فهميم که چگونه افراد به مافيا مي پيوندد ، مافيا چه کاري انجام مي دهد و چه کارهايي از سوي نهادهاي قانوني براي متوقف کردن آنها صورت گرفته است . همچنين در مورد افراد مهمي که چنين جامعه ي نه چندان پنهاني را شکل داده اند ، خواهيم دانست .
مافيا : يک مرور
امروزه لغت مافيا براي ناميدن تقریباً هر گروه جنايتکار سازمان يافته استفاده مي شود و حتي در بعضي موارد براي توصيف گروه هايي که اصلاً به جرم و جنايت مربوط نمي شوند ، استفاده مي شود . در اين مقاله ما بر روي معني قديمي لغت مافيا متمرکز مي شويم : سازمانهاي جنايي سازمان يافته از ميراث سيسيلي ها و ايتاليايي ها .
در جنايات سازمان يافته يک سلسله مراتبي وجود دارد که اعضاي بلند مرتبه اي دارد که تصميماتي براي انجام توسط ديگر اعضاي خانواده مي گيرند . مافيا ( Mafia ) يک گروه يا گروه جنايتکاران تنها نيست . از خانواده هايي تشکيل شده است که در زمان هايي به تلخي در جنگهاي خونين گانگسترها با هم جنگيده اند . در زمانهايي ديگر براي به دست اوردن سود بيشتر با هم متحد شده اند و حتي بعضي مواقع در کميسيون هايي شرکت کرده اند که تصميماتي بزرگ گرفته است و اين تصميمات بر همه ي خانواده ها تاثير گذاشته است . ( در مورد اين کميسيون ها بعداً توضيح خواهم داد ) . اگر چه بيشتر اوقات آنها به سادگي توافق مي کنند که در راه يک ديگر وارد نشود و هر کس مشغول کار خود باشد .

عکس شماره ي 2
قوانين مافيا نه سياسي هستند نه مذهبي . به علت ريشه ي ايتاليايي آنها بيشتر مافيوسو ( Mafioso) ها ـ اعضاي مافيا ـ کاتوليک هستند . اما قسمتي ا سوگندي که گانگسترها وقتي که يک made man يک عضو مافيا مي شوند ، مي خورند اين است که مافيا قبل از خدا ( نعوذ بالله ) و تولد خانواده ( خانواده ي بزرگ مافيا ) بوده است .

لغت نامه ي دسته ي مافيا :

La cosa nostra : اين اصطلاح که بعضي مواقع در ايتاليايي به معني " کارما " يا " چيز ما " معني مي شود ، در اصل به روش زندگي کلي جنايتکاران سازمان يافته ي سيسيل بر مي گردد . وقتي که مافيا به آمريکا رفت ، ماموران FBI که به نوار ضبط شده ي مکالمات آنها گوش مي دادند ، اين اصطلاح را شنيدند . آنها از آن زمان شروع به استفاده از اين عبارت براي ارجاع به مافيا استفاده کردند . ( اين اصطلاح از لحاظ گرامري غلط است ) . در گذشته اين اصطلاح به مافيوسوهاي آمريکايي نسبت داده مي شد تا آنها را با گانگسترهاي دوران قديم فرق بگذارند .
OMERTA : اين اصطلاح ، رمز مافيا براي سکوت است .
Mademan : اين اصطلاح به مردي اطلاق مي شود که رسماً عضو خانواده شده باشد .
capo : capo در اصل رهبر يک خانواده در سيسيل بوده است . حالا ، capo بيشتر براي وکيلي که در خدمت رئيس است ، استفاده مي شود .
Family خانواده : هر نفر در داخل مافيا به عنوان يک خانواده شناخته مي شود . نه اينکه هر کسي که درون يک خانواده باشد ، واقعاً از اقوام يک نفر يا ديگران باشد . اگر چه رايج است که اقوام و خويشاوندان جنايتکاران را از اعضاي همان خانواده ها به شمار آوردند همانند برادرها و پدرهايشان .
Wisegug : هر کسي که با مافيا سر و کار داشته باشد .

ساختار La cosa nostra يا مافيا :

اين ساختاري که در زير توصيف مي شود به ويژه به La cosa nostra مربوط مي شود . ديگر گروه ها ساختاري مشابه دارند اما ممکن است در برخي جاها فرق داشته باشند .
هر گروه از چندين گانگستر تشکيل شده است که به اسم خانواده ها شناخته مي شوند . تعداد خانواده ها مي تواند از کمتر از 10 نفر تا بيش از 100 نفر باشند . برخي مواقع ، ظهور يک خانواده ي جديد بايد توسط سران ديگر خانواده ها تاييد شود ، در حالي که در بعضي مواقع يک گروه مي تواند از خانواده اي جدا شود و قدرت خود را تثبيت کند و به عنوان يک خانواده ي جديد شناخته شود . هر خانواده معاملات تجاري جدايي دارد ، اما معاملات خانواده ها مي تواند فضاي بزرگتري را با هم در آميختن ، تشکيل دهد که بستگي به نزديکي آنها به يک نفر ديگر و عمومي کردن سودشان و معامله شان دارد .

عکس شماره ي 3
توضيح عکس : درخت خانواده ي مافيا : رئيس ( Boss ) ، مشاور ( Con sigliere ) ، معاون رئيس ( under boss ) ، اعضاي درجه بالاي خانواده ( capo ) ، سربازان ( Soldiers ) و شرکا ( Associates ) .
رهبر هر خانواده به عنوان رئيس ( Boss ) يا dan (دون کورلئونه در فيلم پدر خوانده را احتمالاً بايد بشناسيد ) ناميده مي شود . همه ي تصميمات اصلي و بزرگ توسط رئيس گرفته مي شود و پولي که توسط خانواده به دست مي آيد ، نهايتاً به او داده مي شود .مقام رئيس براي حل کردن جدال ها و نگه داشتن هر کس در مسير خودش نياز است .
دقيقاً درپايين مقام رئيس ، معاون او ( under boss ) قرار دارد . معاون رئيس در مرتبه ي دوم از لحاظ فرماندهي قرار مي گیرد، اگر چه ميزان قدرتي که او در اختيار دارد ، نوسان دارد .
برخي از معاون ها جدالها را بدون درگير کردن رئيس حل مي کنند . بعضي از انها را آماده مي کنند تا جانشين رئيس شوند ، (اگر که رئیس پير باشد يا احتمالاً به زندان برود . )
درپايين تر از معاون رئيس ، چندين capo وجود دارد . تعداد اين افراد بسته به بزرگي و گستردگي خانواده ، متفاوت است . يک capo همانند يک ستوان عمل مي کند و قسمت مربوط به خودش از کل خانواده را ، هدايت مي کند . او فعاليت هاي ويژه اي دارد که به آنها عمل مي کند . قلمرو يک capo ممکن است به صورت جغرافيايي تعيين شود ( به طور مثال همه چيز در غرب خيابان چهاردهم به لوئي دي بارتولو معروف به کليد تعلق دارد ) .
يا به وسيله ي مکان هاي خوشگذراني که درست مي کند ( آلفونزو ميگولي معروف به آل بزرگ در پس قمارهاي غير قانوني قرار دارد . راز موفق بودن به عنوان يک capo ، پول ساز بودن است . او مقداري از پول حاصل را به عنوان درآمد خود بر مي دارد و بقيه را به رئيس و معاونش مي دهد .
" کارهاي کثيف " توسط سربازان انجام خواهد شد . يک سرباز کم رتبه ترين عضو رسمي مافيا است . آنها قسمتي از خانواده هستند ، اما آنها قدرت کمي دارند و نسبتاً پول کمي هم در مي آورند . تعداد سربازاني که در اختيار يک capo قرار دارد ، مي تواند به طرز عجيبي و البته ترسناکي زياد باشند .
علاوه بر سربازان ، مافيا از شرکا يا همکاران کمکي هم استفاده مي کند . آنها اعضاي واقعي خانواده نيستند ، اما با سربازان و capo ها همکاري مي کنند و در اقدامات مختلف جنايي شرکت مي کنند . يک همکار کسي است که به طور ساده با اوباش کار مي کند که شامل يک سارق ، قاچاقچي مواد مخدر ، وکيل ، سرمايه گذار بانک ، افسر پليس يا يک سياستمدار مي شود .
در خانواده يک قسمت ديگر هم وجود دارد که تا حدي افسانه اي است . " مشاور " . مشاور جزء سلسله مراتب خانواده نيست . منظور از وجود چنين کسي ، عمل کردن به عنوان يک نصيحت گر و کسي که تصميمات بي طرفانه اي بر اساس انصاف مي گيرد بيشتر از احساسات يا دشمني خوني با کسي . براي اين جايگاه به طور مشترک توسط اعضاي خانواده راي داده مي شود . بيشتر از اينکه توسط رئيس کسي به اين مقام منصوب شود . در حقيقت ، مشاور بعضي وقتها منصوب مي شود و هميشه هم بي طرف نيست .

عکس شماره ي 4
سامي گراوانو که به خاطر تاييد مدارک دولتي عليه رئيس جان گوتي رسوا و بدنام شد . او معاون رئيس در خانواده ي گامبينو بود .

دسته بندي هاي مافيا :

مافيا خودش به واقع يک سازمان نيست . هيچ رهبري براي مافيا وجود ندارد . به جاي آن کلمه ي مافيا يک اصطلاح بزرگ است که به گروه هاي گنگستري که مي توانند ريشه ي خود را به ايتاليا و سيسيل برسانند ، اطلاق مي شود .

عکس شماره ي 5
در حالت گسترده ، 5 گروه مافيايي هستند که عمدتاً به وسيله ي منطقه اي که در آن « عمل مي کنند يا منطقه اي که از آن نشات گرفته اند ، ناميده مي شود . همه ي پنج گروه در عمليات هاي جنايي اي دست دارند که در سراسر جهان اتفاق مي افتند و عوامل عملياتي خود را در کشورهاي مختلف ايجاد کرده اند . مافياي سيسيلي از جزيره ي سيسيل ريشه گرفته است . مافياي کامورا در پنال کارش را رشوع کرد و مافياي کالابريان در منطقه ي کالابريان ايتاليا شروع به کار کرد . مافياي ساکرا کرونا يونيتا يک گروه مافياي جوان تر از ديگران است که کار خود را در منطقه ي پوگليا در ايتاليا آغاز کرد . و نهايتاً La cosa nostra مافياي آمريکايي است ، اگر چه اين گروه مي تواند تاريخ خود را به خانواده هاي سيسيلي مثل ديگر گروه هاي ايتاليايي گره بزند .
براي خانواده هاي مافيا ، آيين نامه ي مشخصي براي نامگذاري وجود ندارد . خانواده هاي اوليه به علت منطقه يا شهري که در آن شکل گرفته بودند ، نامگذاري مي شدند . بعضي مواقع نام خانواده به نام رئيس آن تغيير مي کرد به ويژه اگر او خيلي قدرتمند يا خيلي پير بود . پنج خانواده ي اصلي نيويورک ، نامهايشان را تقريباً به طور هميشگي به علت شهادت هاي يک جاسوس به اسم جو والاچي به کميسيون هاي فرعي سنا گرفته اند . ( از 1962 تا 1963 ) . خانواده ها نامشان را به علت نام رئيس وقت شان دريافت کرده بودند ، اگر چه در يک مورد نام يکي از رئيس هاي سابق و با قدرت تر استفاده شد . اين پنج خانواده عبارت بودند از بونانو ( Bonanno ) ، جنوويس ( Genovese ) ، گامبينو ( Gambino ) ، لوچيز ( Luchese ) ، پرافسي ( Prafaci ) . پرافسي چند سال بعد توسط جوزف کلمبو ( colombo ) تحت هدايت قرار گرفت و او آن قدر مشهور شد که خانواده الان به نام کلمبو شناخته مي شود . دقيقاً چنين چيزي براي خانواده ي گامبينو هم اتفاق افتاد ، وقتي که تحت قدرت جان گوتي قرار گرفت . اما قبل از آنکه اين خانواده ، خانواده ي گوتي شود او دستگير شد و به علت جرم هاي قاچاق و جنايت محکوم شد . اين محکوميت بيشتر به علت شهادت هاي يکي از اعضاي خيانتکار مافيا به اسم سامي گراوانو معروف به گاو نر بود .

عکس شماره ي 6
ويتو جنوويس کارش را زير نظر لوسيانو معروف به خوش شانس شروع کرد و سرانجام تبديل به يکي از قدرتمندترين روساي مافيا در آمريکا شد .
اکثر ديگر خانواده هاي مافياي آمريکا به سادگي به علت شهري که در آن کار مي کنند ، نام گذاري شدند . بنابراين ، خانواده ي فيلادلفيا ، خانواده ي بوفالو و ...

القاي مافيا :

براي ده ها سال آيين القاي مافيا جزء رازها نگه داشته مي شد . اما در اوايل دهه ي 1960 ، اظهارات جو والاچي قبل از کميسيون فرعي سنا روي اوباش و جنايتکاران را سفيد کرد . تلقين مافيا که در زير توضيح داده مي شود ، مراسمي است که در خانواده هاي سيسيلي همچون خانواده هاي آمريکايي مافيا اجرا مي شود . کيفيت مراسم مي تواند گاهي تغيير کند ( البته در جزئيات ) مثل تلقين در زندان و يا تلقين سريع در حين درگيري هاي گانگسترها .
در ابتدا ، شخص به سادگي مي گويد : " dress up " يا " get dressed " ( لباس بپوشيد ) . او به يک جاي خصوصي برده مي شود و روي يک نيمکت بزرگ در سمت راست ر ئيس مي نشيند . ديگر اعضاي مافيا ( که قبلاً اعضاي رسمي مافيا شده اند ) دستان شان را به هم گره مي زنند و سوگند را مي خوانند و قول وفاداري مي دهند . سپس فرد پذيرفته شده بايد تکه اي کاغذ سوزان را نگه دارد . در برخي خانواده ها ، سرباز جديد با يک نفر با تجربه تر همکار مي شود تا وي نقش پدر خانواده اش را ايفا کند و او را براي زندگي در مافيا ، راهنمايي کند . فرد پذيرفته شده باید قول بدهد که عضوي از خانواده به صورت مادام العمر مي ماند و سپس يک قطره خون از انگشتي که با آن ماشه را مي چکاند ، کشيده مي شود .
اما عضويت در مافيا ، خيلي بيشتر از يک سوگند و يک قطره خون کار مي برد . فقط مردان با اصليت ايتاليا مجوز دارند که عضو شوند . در برخي خانواده ها هر دو والدين بايد ايتاليايي باشند در حالي که براي برخي فقط ايتاليايي بودن پدر کافي است . همچنين کارهاي بعدي عضو جديد بايد استعداد پول سازي او را نشان دهد يا حداقل ميل اوبه شرکت در عمليات هاي خشونت آميز دستور داده شده . معمولاً ، جنايتکار بايد در يک امتحان قبول شود تا بتواند آيين تلقين را به جا آورد و اين طور که شايع است اين ازمايش معمولاً يک طور شرکت در قتل است .

عکس شماره ي 7
جو والاچي در زندان لا تونا
يک مانع ديگر هم وجود دارد که برخي از گانگسترهايي که تلاش مي کنند " Made man " يا عضو رسمي شوند با آن مواجه مي شوند . کميسيون . در دهه هاي 1920 و 1930 خانواده هاي مافيا در آمريکا اغلب در حال جنگ با يکديگر بودند . آنها معمولاً سربازان جديد استخدام مي کردند تا يک دو جين خانواده هاي ديگر نفهمند که آنها دشمن شان هستند . اين استخدام به راحتي موجب نزديک شدن اعضاي ديگر خانواده ها به خانواده و قتل خانواده مي شد . براي جلوگيري از چنين چيزي ، کميسيون از خانواده ها خواست تا اعضاي جديد خود را معرفي کنند و ليست را در ميان ديگر خانواده ها ، منتشر کنند . علاوه بر حذف اعضاي ديگر خانواده ها که قابل تشخيص نبودند ، اين کار موجب شد تا روسا کساني را که ديگر خانواده ها با آنها مشکل داشتند ، دور بياندازند . اگر چنين کساني عضو رسمي يک خانواده مي شوند ، کينه هاي شخصي آنان موجب ايجاد جنگ هاي خونين بين خانواده ها مي شد .

فعاليت هاي مافيا :

هدف نهايي مافيا ، پول سازي است. خانواده فعاليت هاي گوناگون را انجام مي دهند تا به اين منظور دست يابند . يکي از رايج ترين راهها ، يکي از ساده ترين راهها نيز هست ، اخاذي . اخاذي مجبور کردن افراد به پول دادن از طريق ترساندن آنهاست . جنجال هاي محافظتي مافيا ، پروژه هاي اخاذي آنهاست . آنها به صاحب يک مغازه مي گويند که او لازم است هفته اي 100 دلار به آنها بپردازد تا آنها بتوانند از او در برابر جنايتکاراني که قصد تخريب مغازه ي او يا آسيب به خانواده اش را دارند ، محافظت کنند .
مفهوم اين است که اعضاي مافيا همان جنايتکاران کذايي هستند .
مافيا در کارها و فعاليت هاي غير قانوني شريک مي شود . کالاهاي غير قانوني گران هستند ، ماليات نمي پردازند و کنترل نمي شوند .
درطي سالها ، گانگسترها در معاملات الکل در زماني که ممنوع بود ، مشارکت مي کردند . همچنين در قمارهاي غير قانوني ، فحشاء و مواد مخدر .
بعضي وقتها سرقت و کتک کاري مي تواند پول ساز باشد اما capo ها مي دانند که فعاليت هاي آنها بايد در مقايس هاي بزرگتر صورت گيرد تا بتوانند حداکثر سود را داشته باشند . اين همان دليل کاميون دزدي و تخليه بارهاي آن به صورت کامل است . راه ديگري که آنها استفاده مي کنند پول دادن به رانندگان کاميون يا کارکنان بارانداز در بندر است تا صندوق هايي از بارها را گم کنند که در نهايت در دستان مافيا پيدا مي شود . کالاهاي مسروقه از همه نوع وسيله اي هستند از تجهيزات استريو تا لباس .

عکس شماره ي 8
جان گوتي در سال 1990 معروف به دون داپر يکي از برنامه هاي ننگين مافيا ، تصفيه ي اتحاديه هاي کارگري بود . براي چند دهه ، هر پروژه ي عمده ي ساختماني در نيويورک توسط مافيا کنترل مي شد . جنايتکاران به يک رهبر اتحاديه ترسانده شده پول پرداختند تا يک سري اقدامات انجام دهد آن هم هر وقتي که يک اتحاديه ي کارگري يک کار ساختماني را بر عهده گرفت . و گاهي آنها خودشان از راههاي خودشان در رتبه بندي و تعيين رهبر اتحاديه دخالت مي کردند . و وقتي که مافيا بتواند بر يک اتحاديه نفوذ کامل کند مي تواند يک صنعت را کاملاً در دست گيرد . در يک مورد ، مافيا توانست تقريباً کل ساختمان سازي و کشتيراني آمريکا را متوقف کند . اما در 20 سال اخير ديده شده است که دولت فدرال ارتباطات بين اتحاديه ها و مافيا را تا حد زيادي موقوف کرده است .
ساختار فعلي مافيا ، قرن ها طول کشيد تا رشد کند . براي مشاهده ي تاريخ مافيا و اينکه نهادهاي اجراي قوانين چگونه با جرائم سازمان يافته در طي سالها روبرو شده اند ، ادامه ي مطلب را بخوانيد .

تاريخ مافيا :

اين ساختار فعلي مافيا ، قرن ها طول کشيد تا رشد کند . همه ي اينها از جزيره ي سيسيل در ايتاليا شروع شد . اگر چه گروه هاي بزرگ جنايي سازمان يافته ديگري در ديگر قسمت هاي ايتاليا وجود دارند ، اما اينطور به نظر مي رسد که مافياي سيسيلي منشأ اصلي ديگر سازمان هاي مافيا باشد .

عکس شماره ي 9
چندين فاکتور منحصر به فرد در رشد مافيا در سيسيل موثر بوده اند . جزيره ي سيسيل در يک مکان کاملاً قابل دسترس و مهم از لحاظ استراتژيک در درياي مديترانه قرار دارد . بنابراين سيسيل در بيشتر مواقع توسط دشمن تحت حمله قرار مي گرفت ، فتح مي شد و نهايتاً به اشغال در مي آمد . اين موجب بي اعتمادي حکومت و سيستم قانوني مرکزي شد . خانواده به جاي دولت کانون زندگي در سيسيل شد . و نزاع ها توسط يک سيستم آرام مي شد . در اين سيستم تنبيه مقداري فراتر از محدوديت هاي قانوني بود.
در قرن 19 سيستم فئودالي اروپايي نهايتاً در سيسيل متلاشي شد . ( فئودال = ملوک الطوايفي ) . بدون هيچ دولت واقعي يا هيچگونه قدرت اداره کننده ، جزيره سريعاً تبديل به يک محل کاملاً بي قانون شد . زمين داران معيني و ديگر مردان قدرتمند شروع به کسب اعتبار کردند و نهايتاً به رهبران محلي تبديل شدند . آنها به نام capo شناخته مي شدند . capo ها از قدرت خود براي باج گرفتن از کشاورزان تحت قدرت خود استفاده مي کردند ( بيشتر شبيه آنچه که لردهاي فئودالي قبلاً انجام مي دادند ) . قدرت انها از طريق تهديد به خشونت اعمال مي شد . فعاليت هاي جنايي آنها هرگز گزارش نمي شد ( حتي توسط قربانيان ) . چون آنها از انتقام جويي رهبران محلي مي ترسيدند و اين آغاز مافياي سيسيلي بود .

گسترش مافيا

چندين عامل در زندگي مافيا براي قرن ها ادامه داشته است و از زمان فئودالي تا زمان دولت مدرن در سيسيل وجود داشته است .
عبارت cosa nostra به معني " راه ما " براي توصيف روش زندگي افراد مافيا در سيسيل استفاده مي شده است . پوشش رازداري که فعاليت هاي مافيا در سيسيل را پنهان مي کردند به نام omerta شناخته شدند . که قانوني براي سکوت بود . روساي مافيا از اين قانون براي محافظت از خودشان از فعاليت هاي صورت گرفته توسط جنايتکاران زير دست ، بهره مي گرفتند . روش استخدام پسران جوان در مافيا ، با يک تست نهايي به اوج خودش مي رسيد .
در اوايل قرن بيستم ، جنايت سازمان يافته آن قدر در زندگي سيسيلي ها نفوذ کرده بود که عدم ارتباط با مافيا واقعاً غير ممکن بود . موسوليني مافيا را با استفاده از روشهاي خشن و اغلب حيوانی سرکوب کرد . اما وقتي که نيروهاي آمريکايي در جنگ جهاني دوم سيسيل را اشغال کردند ، آنها بيشتر جنايتکاران دستگير شده را با زندانيان سياسي اشتباه گرفتند و نه تنها آنها را آزاد کردند ، بلکه حتي آنها را شهردار و رئيس پليس کردند . خيلي زود ، مافيا قدرت فوق العاده اي بر حزب دموکرات مسيحي ايتاليا پيدا کرد . (واقعا امریکا هر وقت هم بخواهد کار خوب بکند انگار نمی شود)
در سالهاي پس از جنگ ، خانواده هاي مختلف سيسيلي که رقيب هم بودند ، فهميدند جنگ دائمي آنها با همديگر ، براي آنها هزينه بر است .
آنها آتش بس کردند و گروهي به نام capola تشکيل دادند که بر عمليات هاي کل خانواده نظارت مي کرد و بر همه ي اقدامات و قتل هاي بزرگ نظارت داشت . سيستم مشابه اين هم توسط خانواده هاي آمريکا در دهه ي 1950 پياده شد . در حالي که اين کميته ها موفق به خاموش کردن آتش جنگ هاي گانگستري شد ، در حين حال موجب آسيب پذيري روساي خانواده ها از لحاظ پيگرد قانوني گرديد چرا که با وجود capola در يک محل ، روسا شخصاً قتل ها را تاييد مي کردند .
جنگ بر عليه مافياي سيسيلي در سالهاي دهه ي 1980 در اولويت اول قرار گرفت . دو هيئت بلند مرتبه ي دولتي که به مافيا آسيب هاي زيادي وارد کرده بودند ، در بمب گذاري کشته شدند . عموم مردم ناراحت شده بودند و دولت سرانجام به اين عمليات که کوشش زنانه ناميده مي شد ، پاسخ داد . بيش از 400 عضو مافيا را در يک دستگيري ويژه دستگير کردند . سلول هاي بزرگي در پشت دادگاه از مدعي عليه ها نگهداري مي کرد . آنها اغلب شاکيان را مي ترساندند و تهديد مي کردند . سرانجام 338 نفر ، گناهکار شناخته شدند .
اما اين کار براي خرد کردن مافياي سيسيلي کافي نبود . در سال 1992 دولت ايتاليا 7000 نيروي نظامي را به سيسيل فرستاد . آنها تا سال 1998 جزيره را در اشغال داشتند . مافياي سيسيل امروزه همچنان وجود دارد و همچنان فعال است . اما ساکت تر از گذشته است و خشونت کمتري به کار مي برد .

عکس شماره ي 10
فيلم پدر خوانده از ماريو پوزو تراژدي است که جوهره ي اصلي نقل داستان هاي مافيايي شده است .
در قسمت بعدي ، مي فهميم که مافيا چگونه به آمريکا رفت .

مافياي آمريکايي :

از سال 1800 ، مافياي سيسيلي و ديگر مافياها ، شروع به مهاجرت به آمريکا کردند . اما موج عظيم مافيا ، در قرن 20 به سواحل آمريکا رسيد . در حالي که بخش عظيمي از آنها تلاش داشتند تا از راه قانوني زندگي جديدي براي خود بسازند ، برخي از آنها روشهاي خود را از سيسيل با خود آورده بودند .
اولين حادثه ي بزرگ مافيا در سال هاي دهه ي 1890 در نيواورلئان اتفاق افتاد . يکي از خانواده هاي مافياي سيسيلي توسط يک رئيس پليس محلي تحت فشار قرار گرفته بود که آن پليس پس از آن کشته شد . وقتي که جنايکاران محاکمه شدند ، آنها چند شاهد را تطميع کردند و با استفاده از آنها تبرئه شدند . جريان ضد ايتاليايي جوانه زد و يک آدم کش محض به زندان رفت . او 16 مرد را با گلوله يا طناب دار کشت . خانواده هاي مافيا در سراسر ايالات در اوايل نيمه ي اول قرن بيستم ، پخش شدند . آنها از شهر نيويورک سرچشمه مي گرفتند ، جايي که پنج خانواده براي کنترل شهر ، تلاش و رقابت داشتند . دوران معروف ممنوعيت الکل پول زيادي را به صندوق هاي مافيا سرازير کرد ، چرا که آنها الکل غير قانوني را به محل هاي فروش غير قانوني الکل در کشور مي فروختند . قدرت آنها طي اين دوره به شدت رشد کرد و جنگ بين خانواده ها بالا گرفت . يک همه گيري از خشونت مافيا در اوايل دهه ي 1930 وجود داشت . روسا و معاونان آنها به طور دائم کشته مي شدند و روسا خيلي کم عمر مي کردند . فقط خانواده ي لوچيز در سال 1930 3 يا 4 رئيس از دست داد .
در ميان اين حمام خون که خود به خوش آهنگ تر بودنش کمک مي کرد ، يک گانگستر به نام چارلز لوسيانو معروف به خوش شانس بود .

عکس شماره ي 11
لوسيانو
او به مقامي با يک قدرت عالي در مافياي آمريکا دست يافت او از ايده اي که چند وقت بود از دور و بر به گوش مي رسيد ، حمايت کرد . تشکيل کميسيون از چند خانواده براي تصويب فعاليت هاي مافيا در سراسر کشور .
و اما کميسيون :
جلسه اي در شيکاگو ، پايه ي کميته ي چند خانوادگي مافيا را آماده کرد . کميسيون 7 عضوي در ابتدا از 7 رئيس تشکيل شد . 5 رئيس از خانواده هاي نيويورک و به همراه آل کاپون از شيکاگو و استفانو ماگادينو از خانواده ي بوفالو . اعضاي کميسيون همانند سناتورها براي ديگر خانواده ها عمل کردند .
با اعلام نگراني هاي آنها به کميسيون براي مثال خانواده هاي غرب آمريکا رئيس شيکاگو را به عنوان نماينده ي خود داشتند . فعاليت هاي بزرگ پول ساز و کارهايي همانند آدم کشيها و بچه دزدي ها بايد توسط کميسيون تاييد مي شد . عضويت در کميسيون در جلسه کشوري که هر 5 سال يک بار برگزار مي شد ، تعيين مي گرديد .
يکي از اين جلسات صحنه ي يکي از اتفاقات معروف در تاريخ مافيا بود . هجوم آپالاچين ( The Apalachin Raid ) در 14 نوامبر 1957 ، روسا از سراسر آمريکا در جلسه اي در شهري کوچک در ايالت نيويورک شرکت کردند . اين شهر نزديک مرز پنسيلوانيا بود . يک نظامي مشکوک دولتي حمله را رهبري کرد و 58 گانگستر را براي محاکمه دستگير کرد . اگر چه اين حمله ضربه اي بزرگ بر مافيا بود ، اما اثرات عميق تري داشت . جامعه ي آمريکا ديگر نمي توانست وجود مافيا را انکار کند.
کميسيون از زمان تشکيلش کوچکتر شده است . بعضي ا خانواده ها از گردونه ي قدرت خارج شده اند و ديگر نماينده اي نمي فرستند . امروزه ، همچنان شايعاتي مبي بر وجود مافيا وجود دارد اما بيشتر در حاشيه ي شرق آمريکا و اما هيچ گاه به اندازه ي دوران لوسيا نو شايعات وجود مافيا ، جديت ندارد .

شايعه هايي درباره ي کندي :

شايعات ارتباط جان اف کندي ( رئيس جمهور سابق و ترور شده ي آمريکا ) به پدر او ، جو کندي بر مي گردد که مکرراً گفته مي شد که او بيشتر ثروت خانواده اش را از قاچاق و توليد الکل و ارتباط با گانگسترهايي نظير مير لانسکي به دست آورده است . وقتي که در انتخابابت حزب دمکرات در سال 1960 ، کندي با هوبرت هامفري روبرو شد ، خيلي ها ادعا کردند که خاندان کندي از رابطه هاي گانگستر خود خواسته اند تا آنها را از انتخاب شدن کندي مطمئن کنند و چنين شايعاتي هم در زمان انتخابات رياست جمهوري عليه ريچارد نيکسون گفته مي شد که در آن کندي پيروز شد .
چندين تئوري خاندان کندي را همکار مافيا مي دانند . جک رابي کسي که اوسوالد( شخصي که به قتل کندي متهم بود ) را کشت خود با گانگسترها همراه بود . يک تئوري انگيزه حمله به خليج خوکها در کوبا را به مافيا نسبت مي دهند . طبق گزارشهاي مکرر مافيا از اينکه کوبا در دستان فيدل کاسترو است به شدت ناراحت بود . چرا که از زمان به قدرت رسيدن او مافيا از کازينوهاي پر سود اين منطقه بيرون انداخته شده بود . اين تهاجم به علت خودداري کندي از دادن پشتيباني هوايي يک شسکت مطلق بود .
تئوري ديگر به برادر کندي ، يعني رابرت اشاره دارد . او وقتي که جان اف کندي به رياست جمهوري انتخاب شد ، به سمت دادستان کل آمريکا منتسب شد . به محض انتساب ، رابرت کندي شروع به سختگيري بر مافيا کرد . همچنين رابرت بر اثر گلوله ي يک آدمکش به قتل رسيد .
شايعه ي ديگر بر اساس اظهاراتي است مبني بر اينکه کندي چندين منشي داشته که برخي از آنها همکار گانگسترها بودند . برخي مدارک از جمله استراق سمع هاي فدرال ، نشان دهنده ي ارتباط نامشروع کندي با يک سري از زنان بوده است که توسط گانگستري به نام گيانکانا با کندي ارتباط برقرار کرده بودند .
گيانکانا خودش کمي قبل از شهادت در مورد ارتباط کندي و مافيا کشته شد .

لاس وگاس و مافيا :

( لاس وگاس در نوادا به عنوان شهري براي قمار کردن معروف است ) .
La cosa nostra هميشه با قمار سر و کار داشته است . آنها کازينوهاي مجلل و غير قانوني اي را در سراسر ايالات متحده اداره مي کردند . آنها براي مشغول کردن پليس محلي به آنها رشوه مي پرداختند .
در 1931 ، وقتي قمار بازي در نوادا به عنوان کاري قانوني شناخته شد ، گانگسترها تنها کساني نبودند که اين فرصت را ببينند . در زماني که مافيا رسيد ، اين کار در حال گسترش بود و تنها چند هتل کازينوي تفريحي وجود داشت . وارد شدن آنها به خودي خود شک برانگيز نبود . در عوض خيلي از کازينوهاي اوليه ي لاس وگاس توسط يهوديان گانگستري مثل باگزي و لانسکي پشتيباني مي شدند . براي ساخت کازينو خيلي پول نياز بود و اين مردان وام هاي مرموزي به توسعه گران آينده منطقه مي پرداختند . برخي از اين وام ها در ملأ عام پرداخته شد و اين کار توسط صندوق بازنشستگان اتحاديه کاميون داران که تحت کنترل گانگسترها بود ، اتفاق افتاد تا هتل ها و پروژه پشتيباني مالي شوند . اين کار در سال 1975 که افسران FBI شک برده بودند ، متوقف شد .
کازينوها سودهاي کلاني براي صاحب هايشان به همراه داشتند ، بنابراين براي Wiseguy ها زياد ابتکاري لازم نبود تا کار و کاسبي خود را راه بيندازند . انها مقداري پول از کازينوهايي که در انها قدري حق مالکيت داشتند ، در مي آوردند يا به زور از مديران کازينوها پول مي گرفتند . بيشتر روساي گانگسترها شرکاي تجاري صاحبان کازينوها به حساب مي آمدند چه اين که مالک کازينو آنها را به عنوان شريک بخواهد يا نه .
از دهه ي 1970 ، دولت براي جلوگيري از ورود گانگسترها و سر و کار داشتن آنها با کازينوها هيچ ارتباطي با مافيا ندارند و اگر ارتباطي بين کازينو و سازمان هاي جنايت هاي سازمان يافته ، پيدا شود ، آن کازينو مجوز خود براي قمار را از دست خواهد داد .

قانون و جنگ با مافيا :

يکي از مهم ترين ابزارهاي دولت براي جنگ با مافيا ، RICO است .
RICO يک گانگستر خبرچين نيست . يک قانون است . واکنش به نفوذ و خرابکاري سازمان هاي راکينز اسم گسترده ي اين عبارت است . اين قانون در سال 1970 به ويژه براي مبارزه با مافيا تصويب شد . اين قانون اين کار را با اجازه دادن به ماموران پيگرد جهت تعقيب کل سازمان ها انجام مي دهد . Racketeering ( عبارتي است که توسط قانون ، اختراع شد و به پروژه هاي مافيا اطلاق مي شود ) درآمدهاي مالي از طريق بنگاه هاي غير قانوني کسب مي کند که الگوهاي فعاليت هاي درآمد زاي اين چنيني است .
تقريباً هر جنايتي تحت Racketeering قرار مي گیرد . 2 يا بيشتر از 2 مورد از چنين جناياتي بايد در يک دوره ي 15 ساله اتفاق افتد ، تا محکوميت براي آن صورت گيرد . نتيجه حبس اضافه است البته اگر ثابت شود که جنايت هاي چندگانه در تعقيب يک پروژه ي کلي مافيا صورت گرفته است . از آن جمله ، پرداخت رشوه به نماينده ي يک اتحاديه ، کشتن صاحب يک تجارت و سپس گرفتن پول با زور از پيمانکاران آن ساختار هم جزء اين قانون است .
اين قانون توانست يکي از تاکتيک هاي تدافعي اصلي و رايج مافيا را خنثي کند . اين تاکتيک به اينصورت بود که روسا يکي از افراد دون پايه ي خانواده را به جاي خود به عنوان مجرم واقعي مي فرستادند و بدين وسيله از دستگير شدن مصون مي ماندند .
امروزه اين قانون از طرف وکلاي مدني براي به دست آوردن جايزه هاي دادخواهي از شرکت ها و ديگر گروه ها استفاده مي شود و خيلي کمتر و کمتر براي مبارزه با مافيا استفاده مي شود .

مبارزه با مافيا :
مبارزات مخفي

براي نهادهاي رسمي که بتوانند سازمان هاي جنايت کار را تعقيب ودستگير کنند ، لازم است بفهمند که در آن سازمان چه مي گذرد . آنها مي توانند مواد فروشان را بيچاره کنند و با گروگان گيران مذاکره کنند اما خانواده ها کساني ديگر را پيدا مي کنند . آنها نياز دارند که به قله دسترسي داشته باشند و به رئيس خانواده برسند تا بتوانند کمر خانواده را بشکنند و بهترين راه براي اين کار فرستادن کسي به صورت مخفي به درون خانواده است .
يک مامور FBI که به عنوان يک همکار جنايتکار کار مي کند ، شغلي واقعاً خطرناک دارد . اين زندگي خطرناک را کسي مانند جوزف پيستون مامور FBI براي 6 سال تحمل کرده است . او به عنوان يک جنايتکار در تشکيلات دوني براسکو کار مي کرد .
در يک مصاحبه با سايت Mafia-International.com وي توضيح داد که چگونه يک مامور مخفي شده است :
من در اطراف گانگسترهاي خيابان هاي پاترسون بزرگ شدم . در نيوجرسي اما هيچ گاه قاطي آنها نشدم . من هميشه در کارهاي کم درآمدي به کار مشغول بودم . در ساختمان سازي ، در بارها ، و رانندگي تراکتور . بنابراين قبل از آنکه به کالج روم ، خيلي چيزها ديدم و خيلي چيزها ياد گرفتم . اولين شغل دولتي من در اداره ي اطلاعات نيروي دريايي بود . تحقيق در موارد مواد مخدر ، سرقت و جاسوسي . من در امتحان ورودي FBI قبول شدم و در سال 1969 يک مامور ويژه ي FBI شدم . به خاطر سابقه ها و آموزش هاي من ، مشهود بود که تخصص من بايد در مامور مخفي بودن ، باشد .
پيستون آنقدر در کارش وارد بود که پس از آن که يک دو جين از گانگسترها را پشت ميله ها فرستاد ، دوستانش در مافيا فکر مي کردند که او يک گانگستر است که تبديل به خبرچين شده است بيشتر از آنکه مشکوک باشند که او يک مامور واقعي FBI است . داستان او در فيلم دوني بر اسکوبه تصوير کشيده شده است .
کارهاي جاسوسي و مخفي آنقدر ادامه داشت تا به يک قسمت اصلي از مبارزه ي FBI بر عليه مافيا تبديل شده است . يک دامي که توسط يک مامور مخفي پهن شده بود ، در سال 1998 بيش از 40 پليس فاسد را به دام انداخت . اما شما هيچ گاه از کارها ي مخفي چيز زيادي نخواهيد شنيد . طبيعت واقعي اين شغل بدان معناست که ماموران مخفي يک اسم مستعار استفاده کنند . از اين که عکس شان را بگيرند ، خودداري مي کنند و زندگي واقعي خود را از چشمان مردم دور نگه دارند .
منبع : How stuff works.com
کپي يا استفاده از مطالب اين مقاله بدون ذکر نام مترجم ، منبع و نقل از پايگاه راسخون ممنوع است و شرعاً نيز مجاز نمي باشد .